سمسار بوک
دانلود رمان جدید pdf
سمسار بوک
دانلود رمان مست بی گناه اثر مهین عبدی

دانلود رمان مست بی گناه اثر مهین عبدی رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان مست بی گناه از مهین عبدی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

۱۶ساله شده بودم. در شب جشن تولدی که قرار بود جشن بله برونم باشد و خاله برایم انگشتر نشان بیاورد اما تولدم شده بود و خانواده‌ی خاله نیامده بودند…یاسین نیامده بود و من مانده بودم با دنیایی از ترس و اضطراب! من مانده بودم با این حال که دیکر دختر قبلی خانه نبودم! اما یاسین برای محرم شدن‌مان نیامد…نیامد که نیامد…یاسین رفته بود…

خلاصه رمان مست بی گناه

یاسین باشد و بیخیال رفتار کند و من جای هر دویمان هراس را با بندبند وجودم بچشـــم صــــــدای سلام و احوالپرسی اش با مهمانان می آمد و کمی بعد من پسر عمه زینب صادق را دیدم. صادقی که فقط دو سالی از من بزرگتر بود. سر از روی چهارچوب برداشتم. کجاست سینی چای بده ببرم دختردایی. به اندازه ی چند وجب سر و گردن از من بلندتر بود. سعی کردم عادی رفتار کنم. نقابی که این روزها زیادی با آن باید سر و کله میزدم.

چند قدمی عقب رفته و مجدد داخل آشپزخانه شدم. اوناها سینی اونجاست. دست دراز کرده و با انگشت اشاره ام جای سینی را نشان دادم سری تکان داد و بی حرف دست زیر سینی انداخته و آن را بلند کرد. از آشپزخانه که بیرون زد باز هم زهرا بود که داخل شد و گفت: وا- پس چرا اینجا موندی؟ نامزدت اومده توام بیا دیگه. کاش نامزد بودیم من و یاسین فقط اسما برای هم بودیم و همین دلم را با وجود اتفاق افتاده بیشتر به لرزه می انداخت.

در این هیاهوی وانفسای وجودم چطور خودم را سرپا نگه میداشتم؟ کاش مهمانی زود تمام میشد. ناچارا لبخندم را عمق بخشیدم. آره بریم فعلا کاری نیست. آهسته کنارش رفته و زهرا دست دور کمرم انداخت کنار گوشم پچ زد: حالا بگو ببینم کی بساط عقدتونه؟ دلم انگاری با حرفش زیر و رو شد. گوشهایم داغ شد و صورتم ملتهب کاش خودم هم می دانستم تا کمی آرام شوم اما دریغ…نمیدونم خودمم. داخل پذیرایی شدیم شلوغ بود و همهمه زیاد. مردها ردیفی کنار هم و زیر پنجره نشسته بودند.

دانلود رمان مست بی گناه اثر مهین عبدی رایگان pdf بدون سانسور

خلاصه کتاب
۱۶ساله شده بودم. در شب جشن تولدی که قرار بود جشن بله برونم باشد و خاله برایم انگشتر نشان بیاورد اما تولدم شده بود و خانواده‌ی خاله نیامده بودند…یاسین نیامده بود و من مانده بودم با دنیایی از ترس و اضطراب! من مانده بودم با این حال که دیکر دختر قبلی خانه نبودم! اما یاسین برای محرم شدن‌مان نیامد…نیامد که نیامد…یاسین رفته بود…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    مست بی گناه
  • ژانر
    دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    مهین عبدی
  • ویراستار
    مهین عبدی
  • طراح کاور
    سمسار بوک
  • صفحات
    1707
  • منبع تایپ
    سمسار بوک
لینک های دانلود
  • semsaradmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان ردپای سایه اثر آیدا راد pdf (1) دانلود رمان ماه نو (جلد دوم) اثر استفانی مه یر pdf (1) دانلود رمان ماه من اثر یاسمن فرح زاد pdf (1) دانلود رمان آریانا اثر سلنا شمس pdf (1) دانلود رمان روبن اثر یاسمن علی زاده pdf (1) دانلود رمان شیرین برای فرهاد اثر پروانه شفاعی pdf (1) دانلود رمان جگوار اثر صبا سالاری pdf (1) دانلود رمان سیزده (جلد دوم) اثر ستاره_ب pdf (1) دانلود رمان سنگ قلب عاشق پیشه اثر دنیز pdf (1) دانلود رمان آبی به رنگ احساس من (جلد دوم) اثر فرشته تات شهدوست pdf (1) دانلود رمان تو فقط حق منی اثر فاطمه حسنوند pdf (1) دانلود رمان شوریده حال اثر الهه محمدی pdf (1) دانلود رمان عشق بی قید و شرط (جلد پنجم مجموعه انجمن برادری خنجر سیاه) اثر مجموعه انجمن برادری خنجر سیاه) جسیکا برد pdf (1) دانلود رمان دلبر رقاص اثر نرگس واثق pdf (1) دانلود رمان سوگلی سالهای پیری اثر دل آرا دشت بهشت pdf (1) دانلود رمان هوو اثر بهاره موسوی pdf (1) دانلود رمان اسیر درون اثر خانومی pdf (1) دانلود رمان چشمان سرد اثر رویا pdf (1) دانلود رمان عشق و آبرو (جلد دوم) اثر لیانا دیاکو pdf (1) دانلود رمان دفتر خاطرات ن اثر گل pdf (1) دانلود رمان ویران شده اثر جیمین ایو pdf (1) دانلود رمان تبسم مرگ اثر سرو زمانی pdf (1) دانلود رمان زخم روزمره اثر صبا معصومی pdf (1) دانلود رمان سوگلی ارباب اثر الهه مرگ pdf (1) دانلود رمان یک افق یک بی نهایت سان اثر سان فرجی pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سمسار بوک
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 349 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سمسار بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.