خلاصه کتاب:
سایه سعادت نویسنده جوانی که به تازگی ازدواج کرده و ساکن یکی از برج های تهران شده او و همسرش محسن با وجود عشق و علاقه بسیار به هم اما بخاطر شرایط کاری چند روز در هفته و باید تنها و دور از هم باشند سایه در تهران محسن در شهرستان. سایه توی محل زندگیش صدای گریه بچه ای رو زیاد میشنوه در صورتی که تا قبل از اون اصلا همچین صداهایی رو نمیشنید تا اینکه توی آسانسور با مادر بچه آشنا میشه و ناخواسته درگیر مشکلش میشه… و سایه درگیر مشکل یکی از همسایه هاش به اسم الهه و بچه اش میشه…
خلاصه کتاب:
افرا دختری فوق العاده شوخ و شیطونه که با یه تلنگر میفهمه همه احساساتی که مدتها فکر میکرده عشقه سوتفاهم بوده و طی یه سری اتفاقات عشق واقعی میاد سراغش عشقی که برخلاف همیشه بجای درد شادی رو به همراهش میاره و و افرا رو عاشق میکنه … تو این رمان خیلی از شخصیتا خاصن و مطمنم که بعد رمان تو فکرتون زندگی خواهند کرد. رمانی که با عشق نوشتیم و امیدوارم چند لحظه کوتاهم که شده لبخند رو مهمون لباتون بکنه…
خلاصه کتاب:
سمرا داستان دختر ی از قوم عرب است که عاشق پسری تهرانی و دانشجو در شهرش می شود. بیژن به قصد سرگرمی و دوستی دو روزه به سمرا نزدیک می شود ولی با اجبار خانواده ی دختر مجبور به ازدواج با سمرا می گردد. داستان سمرا داستان طرد و دوری او از خانواده و وارد شدن به خانواده ایست که به عنوان عروس پسرشان قبولش ندارند. سمرا داستان هزاران زنی است که قربانی شرایط و تعصب های قومی می گردند. سمرا داستان زنانیست که می سوزند و می سازند و دم بر نمی آورند…
خلاصه کتاب:
شادیِ قصه زندگی ساده ای داره.اما به خاطر محیط خانوادگی بدی که داره و اتفاقاتی که براش درگذشته افتاده دیوونه میشه و به تیمارستانی منتقل میشه که شروع کننده یه داستانِ عجیبه و بامزه است.آشنایی شادی با پسری توی تیمارستان که سال هاست با کسی حرف نزده و بسی خطرناکه همه چیز و عوض می کنه.و شادی که تلاش می کنه پسر و با دیوونگیش به زندگی برگردونه اما خبر نداره بیماری و زندگی و گذشته پسر فراتر از تصورشه و... آیا دو تا دیوونه که یکی بامزه و شادو و یکی خطرناک و مرموزه با هم چه داستانی و رقم می زنن عاشقانه؟ یا...
خلاصه کتاب:
ونوس با شوهرش علی به بن بست رسیده اما توانایی مراجعه به دادگاه و طلاق گرفتن ندارد. علی سرکار نمیرود و اجازه هم نمیدهد ونوس کار کند. ماهها است که در خانه نشسته و در نهایت فقر با اخلاق گندش سوهان روح ونوس شده. یک شب ونوس به مهمانی یکی از دوستانش می رود تا شغلی برای شوهرش جور کند. بدقولی یک رفیق مجبورش میکند که دیر وقت پیاده به خانه برود. سرنوشتش با دزدیده شدن توسط چند زن تغییر میکند. چشم باز میکند و میفهمد در کشور دیگری است. مردی بالای سرش است که او را رئیس صدا می زنند و به ونوس می گوید بیست و هشتمین نامزد رئیس است …
خلاصه کتاب:
دختری شر و شیطون که به خاطر ماموریت پدرش به خونه دوست پدرش میره و مجبور میشه نقش معشوقه پسر شیطون و مغرور خانواده اونهارو بازی کنه و در این بین اتفاقات جالبی میفته که خوندنش خالی از لطف نیست…
خلاصه کتاب:
گیسو در یک خانواده نسبتا فقیر زندگی می کنه و مربی کاراتهس…. پدر گیسو حسابدار یک شرکت هست که حساب های اون شرکت مختل و ۵۰۰ میلیون کسری آورده و پدرش باحرف های رییس شرکت قراره خودشو مقصر نشون بده و به زندان بیفته وقتی با گیسو پیش رییس شرکت میرن نظرش عوض میشه و قرار هست گیسو مدتی پرستار همسرش باشه و….
خلاصه کتاب:
ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه. روزی از روزا، این دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه و غافل از اینکه امیرحافظ به سس خردل حساسیت داره و نمیدونه قراره بخاطر این سس خردل زندگیشون بهم گره بخوره!
خلاصه کتاب:
دختری خاموش به اسم همسا، با وجود محدودیتی که در برقراری ارتباط دارد، دوستانی بامعرفت و صمیمی پیدا کرده است. رابطهی دوستانه و جدید او با الهام، که یکی از شاگردانش در آموزشگاه نقاشی است و آشنایی او با اشکان، برادر تندزبان و پرخاشگر الهام، باعث روبرو شدن همسا با تجربههای جدید و لمس حسهای ناب و متفاوت میشود، اما مشکل جدید همسا این است که چهطور از پس زبان تند و تیز اشکان برآید…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سمسار بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.