خلاصه کتاب:
طوبی دختر حاجی تقی خان، بنکدار بازار، به پسری به نام منوچهر علاقه مند شده و با هم ارتباط دارند. حاجی تقی خان متوجه موضوع شده و برای جلوگیری از رسوا شدن خانواده، تصمیم به شوهر دادن این دختر ۱۴ ساله می گیرد. در این میان شخصی به نام غلام حسین خان به انها معرفی می شود که همسر اولش را در زایمان از دست داده و همسر دومش هم بیماری سل دارد. طوبی چند روز قبل از مراسم عقد، از منزل فرار کرده و به خانه پیرمرد و پیرزنی وارد شده که از قضا زمانی در منزل غلام حسین خان زندگی می کرده اند.
خلاصه کتاب:
دست هام عرق کرده و هر بار برای پاک کردنش دامنم رو تو مشت مچاله میکنم. دهنم خشک شده و حس میکنم یک قلوه سنگ توی گلوم انداختن. مغزم فرمان میده در رو بزنم ولی قلبم با این کار راضی نیست. نمیدونم تا کی باید جنگ بین احساسات متضادم رو تحمل کنم. آخرش که چی؟ باید این کار رو میکردم…
خلاصه کتاب:
به هم ریخته ام. به هم ریخته ام وتمام من به هم ریخته است. نمیدانم به کدامین طلوع دل ببندم تا غروب نکند. نمیدانم از چه شبی بگذرم که سپیده سر بزند. نمیدانم از چند جهنم گذر کنم که وعده ی بهشت برسد. هیچ چیز نمیدانم. تنها پلک میبندم و سلام میدهم به کوره راهی که پیش روی ماست. کوره راهی که سناریوی یک خداحافظی میشود. خداحافظی از اقاقی ها! خداحافظی از سایه های بی سایه! خداحافظی از…
خلاصه کتاب:
آفتاب بیخ دیوار کشیده شده است و من هنوز مستأصل دم در خانهی حاج آقا نکویی ایستادهام. مردی که همهی اهل محل از او به خاطر حضورش در محافل خیرین و رسیدگی به احوالات در و همسایه به نیکی یاد می کنند. خانه اش کلنگی است و به نظر قدمتی حداقل پنجاه ساله دارد…!
خلاصه کتاب:
اینجا در مورد برادر ونداد اسمش ویهانه ک با ی دختر شیطون و پرو اشنا میشه اوین بعد اوین (اسمش درس یادم نی) میزنه ب ماشین ویهان اونم ک پلیسه و….
خلاصه کتاب:
درباره دختری هستش که خدمتکار یک خونه میشه که یه پسر تنها که البته لالم هست توش زندگی میکنه… مینلی شخصیت اصلی رمان که یه ادم ماورایی نیست… یکیه مثل خودمون… با پر از اشتباهات گوناگون... یه دختری با افکار لطیف که به خاطر بی پناهیش دنبال یه قهرمان می گرده یه ادم قدرتمند مثل فیلما تا مرهمی باشه بر همه تنهاییاش…
خلاصه کتاب:
فریار پسری از خانواده ای مرفه،که همیشه هر چیزی رو که میخواسته براش اماده بوده. ولی خانواده ای سخت گیری داره، که فریار هرگز قدرت مقابله با اون ها رو نداشته و فریال، دختری از خانواده ای قدرتمند ولی از هم پاشیده، که باعث شده فریال خودش رو تو گنداب زندگی غرق کنه و گذشته ی سیاهی واسه خودش رقم بزنه. حالا رویارویی این دو نفر، و عشق بینشون چیز های زیادی می طلبه، مثلا گذشته ای که پاک باشه و فریاری که قدرت ایستادن جلوی خانواده اش رو داشته باشه. از پسش بر میان یا نه…
خلاصه کتاب:
خسته از تعصبات خانوادگی و به دنبال عشق واقعی… دختری که برای رسیدن به مرد مورد علاقش هر کاری میکنه و حتی با وجود افکار قدیمی خانوادش بازم از عشقش دست نمی کشه… مردی که سال ها برای بی حسی قلبش تلاش کرده و در اخر اسیر عشق دخترک میشه…
خلاصه کتاب:
آکو خان مرد کورد باغیرت و جذبه و خشن که با خیانت زن اولش و فرزندی که به یادگار گذاشته، دلزده از هرچی عشق و زن می شود و با آمدن دوباره طلا عشق جوری دیگر وارد می شود… رمان آکو وقایع پنج سال بعد رمان جوانهی عشق رو تعریف میکنه با داستان شخصیتهای جدای خودش و شخصیتهای رمان جوانه هم توش حضور دارن…
خلاصه کتاب:
دختری به نام آرام و گل فروش که به خاطر بدهی مادرش به امیر خان مردی که مبتلا به بیماری پارانوئید و بسیار شکاک و خشنه میشه و آرام مجبوره تا برای امیر خان وارث بیاره در صورتی که امیر خان…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سمسار بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.